آنک منم پا بر صلیب باژگون نهاده

شعر و ادبیات فارسی، اجتماعی

آنک منم پا بر صلیب باژگون نهاده

شعر و ادبیات فارسی، اجتماعی

کجای این شب تیره، بیاویزم قبای ژنده خویش را...

بر بساطی که بساطی نیست

در درون کومه تاریک من

که ذره ای با آن، نشاطی نیست

و جدار دنده های نی به دیوار اتاق ام

دارد از خشکی اش می ترکد

چون دل یاران که در هجران یاران

قاصد روزان ابری، داروک!

                  کی می رسد باران؟

 نیما

نظرات 12 + ارسال نظر
نازنین مهرا دوشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 01:56 ب.ظ

چون دل من
که در هجران آفتاب
قاصد روزان آفتابی؟
...
پرهام جان، چرا خودت دیگرنمی نویسی؟ :((

سایه پنج‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 09:10 ب.ظ http://hoorno.blogsky.com/

سلام پرهام عزیز
براستی چه کسی بهتر از نیما میتوانست حس تنهایی را چنین تصویر کند؟
روزهایت بارانی
شاد باشی

تینا جمعه 10 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 01:39 ق.ظ

قاصد روزان ابری داروک
کی می رسد باران.....؟
به به...به به
چه زیبا ست!
...................
این شعر تو کتاب ادبیات دبیرستان ما بود
من و می بره به اون دوران
به وقتی که باید معنی لغت شو حفظ میکردیم
داروگ: قورباغه ی درختی!
یا باید می گفتیم شعر به چه موضوعی اشاره داره
...به دوران خفقان..!

پرهام جمعه 10 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 10:25 ب.ظ

نازنینم
بساطی نیست
کومه ام تاریکه تاریکه
دچار روز مردگی شدم و روی پیاده روهای بی سترون قدم می زنم
کامم تلخه و می ترسم از اینکه مثل طوفان کودکانی نا همزاد بپرورم
تو برقرار باش مثل همیشه
که جان من از کلام تو شعله ور می شه

پرهام جمعه 10 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 10:28 ب.ظ

سایه عزیز
ممنونم که خالی کومه منو با عطر قدمهاتون دلپذیر می کنید
من هم نتونستم تنهائی خودم را با چیزی غیر از این شعر نیما توصیف کنم

پرهام جمعه 10 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 10:31 ب.ظ

تینای مهربون
ذوق سرشار تو در شعر هر مرده لا جونی را وادار به تحرک می کنه
خوشحالم که این شعر تونسته برگی از خاطرات تو رو در خاطرت مکرر کنه

تینا شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 09:59 ب.ظ

پرهام جان!
این سوال را دو بار در وبلاگم پرسیدم
چند بار هم برایت آف لاین گذاشتم
اما هیچ جوابی ندادی!!
باز میگم..(اون کسی که به اسم-پ- در وبلاگم کامنت گذاشته تویی؟)
اگر تویی حیف اسم زیبای تو نیست که مخفف کردی؟؟؟
و چرا؟...خب اگه این جوریه منم علی رغم میلم به اسم-ت- این جا کامنت بزارم؟
.......و اگر هم تو نیستی که تو رو خدا ببخشین
(یک لبخند ملیح برای تو)

تینا سه‌شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 09:23 ب.ظ

حداقل بگو حالت خوبه و هستی...

مریم جمعه 9 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 11:33 ب.ظ http://m-alavifar.blogfa.com

سلام سال نو رو تبریک میگم .امیدوارم سالی تهی از روزمرگی و سرشار از عشق داشته باشین

سایه پنج‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 07:23 ب.ظ

پرهام جان خوبی؟
خیلی وقته خبری ازت ندارم. بی خبرمون نگذار.

تینا پنج‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 10:10 ب.ظ

دیگه نمیای؟

نازنین مهرا جمعه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 06:52 ب.ظ

هنوز نمی دونی کجا بیاویزی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد